خوشبختانه نسبت به چند سال پیش تعداد وبلاگهایی که در مورد مهاجرت مینویسند بیشتر شده. منهم سعی میکنم بنویسم ولی متفاوت. مدل خاص خودم. شاید کسی استفاده کرد.


۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه

شما الان میتونی به انتخابات فکر نکنی؟ نه !!! نمیشه... ملت این انتخابات رو میکنن توی حلقت!!! توی دنیای مجازی یه جور توی دنیای حقیقی یه جور....

به کانادا رفتن هم نمیشه فکر نکرد... کافیه عضو اپلای ابرود باشی و اون تاپیک مزخرف از سی اس کیو تا مدیکال رو بخونی!!!!

به فنا میری...

البته در مورد من موج داره قضیه ... یعنی هی میره بالا هی میاد پایین ...
یاد نگرفتم برم زیر آب تا موج اثری روم نذاره....

فعلا موج داره میاد پایین... دیگه حواله دادم به مرغ همسایه....
الان نقشه های خوبی واسه زندگی دارم...
فقط میدونی بدیش چیه؟!
دیگه یواش یواش دلم نمیخواد از جام تکون بخورم!!!

۵ نظر:

ناشناس گفت...

آنی میگم تو و همسرت خیلی خونه تو باغ و مزرعه دوست داشتین تا ویزای کانادا بیاد به شمال مهاجرت کنین بد نیست ها .
ویدا

بانو گفت...

من وبلاگ‌های شما منتظرا رو می‌]خونم وجدانم درد می‌گیره به خدا، که دیرتر اقدام کردم و الان اینجام! :|
این جیسون کنی فقط به درد لای جرز دیوار می‌]خوره!

آنی گفت...

ویدا جان باور میکنی سالهاست که به این موضوع فکر میکنیم؟ حالا نه فقط به شمال....

آنی گفت...

بانو جان.. شما چرا عذاب وجدان بگیری؟ اصلا این جیسون کنی اه ...بد....
آدمیزاد راهش مال خودشه... هرکسی یه سرنوشتی داره... شاید به صلاح ما بوده که دیرتر بریم...
من خیلی هم ناراحت نیستم ها....
از اینجا دل کندن برام آسون نیست...
یواشکی از اینکه هستیم هم حال میکنم. :دی

رها گفت...

راست میگی ، آدم هر جا باشه یه طوری کیف میکنه ، وقتی میای میبینی که دوری از خانواده و فامیل خیلی سخته . البته تو اینجا فامیل داری و مثل ما همچین " غریب غربا " نیستی . ما که خیلی تنها شدیم یهویی.