میدونی دلم برای یه جایی تنگ میشه توی این مملکت...
برای صف نونوایی سنگکی...
من نونواها رو خیلی دوست دارم... همونایی که سنگک میپزن... با مراسم خاصشون... چونه گرفتنشون.... خمیر پهن کردنشون... کنجد پاشیدنشون... اون چوبه رو صابون زدن.... سنگها رو بالا پایین کردن.... جابجا کردن نونها توی تنور... نون داغِ داغ رو با دست برداشتن.....
میتونم مدتها ساکت سرپا بایستم و این مراسم رو نگاه کنم و خسته نشم...هربار!
دلم تنگشون میشه....
برای صف نونوایی سنگکی...
من نونواها رو خیلی دوست دارم... همونایی که سنگک میپزن... با مراسم خاصشون... چونه گرفتنشون.... خمیر پهن کردنشون... کنجد پاشیدنشون... اون چوبه رو صابون زدن.... سنگها رو بالا پایین کردن.... جابجا کردن نونها توی تنور... نون داغِ داغ رو با دست برداشتن.....
میتونم مدتها ساکت سرپا بایستم و این مراسم رو نگاه کنم و خسته نشم...هربار!
دلم تنگشون میشه....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر