خوشبختانه نسبت به چند سال پیش تعداد وبلاگهایی که در مورد مهاجرت مینویسند بیشتر شده. منهم سعی میکنم بنویسم ولی متفاوت. مدل خاص خودم. شاید کسی استفاده کرد.


۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه

دلم نمیخواد!

شاید اگه قصدم رای دادن هم بود همینقدر حالت تهوع میگرفتم که الان گرفتم....
دیگه تحمل ندارم برم یه وبلاگی رو بخونم و توش ننوشته باشه که تو رو خدا برو رای بده.....
راستش درک نمیکنم....
اینکه یکی میخواد بره رای بده رو میفهمم ولی اینکه به من بگه تو رو خدا برو رای بده رو نمیفهمم...
چرا هرکس فکر میکنه نه تنها درست فکر میکنه بلکه وظیفه داره این فکر درست رو توی مخ من هم فرو  کنه؟
شما رای بده. من رای نمیدم!!!
خیلی ساده ست. رای دادن رو تحریم نکردم. اصلا انقدر براش اهمیت قائل نیستم که بخوام تحریمش کنم. فقط دلم نمیخواد رای بدم....
هیچ کس هم نمیتونه قانعم کنه....
اون موقع که هاشمی قرار بود کاندید بشه تصمیم داشتم کمی به حرف بقیه گوش بدم ببینم میشه قانع بشم یا نه.... که وقتی رد صلاحیت شد خیال منهم راحت شد. چون دیگه مجبور نبودم با دو حس متناقض درونم کنار بیام.
اما الان رای نمیدم. چون دلم نمیخواد رای بدم. نِ می خواااااااااااااام.
و حالا خیلی داره این اصرار میره روی مخم... مگه من بلد نیستم برای حق رای خودم تصمیم بگیرم؟ مگه من شعور ندارم؟ پس چرا گیر دادی آخه؟
خب برو رای بده.... همین بغل خونه ت یا شهر دیگه یا کشور دیگه.... خیلی هم سختی بکش براش... یا آسون باشه اصلا.... به روحانی میخوای رای بدی؟ برو بده... من اگه قرار بود رای بدم به روحانی و عارف رای نمیدادم!!!!
به نظرم عقل من بیشتر میرسه ها.... ولی به تو چیزی نمیگم... چون تو هم عقل داری شعور داری... انتخاب کردی....
منهم انتخاب کردم... به هیچ کدوم از این هشت نفر رای نمیدم.... دلایلی که برام میاری هم به هیچ جام نیست.... اصلا دلایلت رو منطقی نمیبینم و نمیدونم و نمیخوام بیشتر از این انرژی بذارم بابت چیزی که قبول ندارم.
دیگه خیلی بهم فشار اومد که نوشتم...
خواستم از حق خودم هم کمی دفاع کرده باشم.....

۲ نظر:

گلی گفت...

عزیزم خوب میفهمم با چه حرصی نوشتی.هم نظریم مث همیشه

رها گفت...

مااینجا این قضیه رو نداشتیم واصلاً کانادائیها نتونستن رای بدن . تمام